عاشقان ولایت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

یا رضا أدرکنی

09 آذر 1395 توسط سميرا پراژران

 نظر دهید »

یا غریب الغرباء

09 آذر 1395 توسط سميرا پراژران

ای جاری در زلال اندیشه، رضا(ع)

ای جای تو در دیده و در سینه، رضا(ع)

ما را به جواز کربلایی بنواز

این است به دل عقده دیرینه، رضا(ع)

 نظر دهید »

خطبه حضرت زینب(س) در کوفه

02 آذر 1395 توسط سميرا پراژران

زینب ! کیست ؟ تو چه می دانی زینب کیست ؟ او بانوی بنی هاشم است که در صفات ستوده شده برترین است و کسی جز فاطمه (س) بر او برتری ندارد تا جایی که اگر بگوییم صدیقه کبری است حق گفته ایم. در پوشیدگی و حجاب چنان بود که کسی از مردان در زمان پدر و برادرنش او را ندیده بود ، جز در واقعه کربلا. او در صبر و قوت ایمان و تقوی منحصر به فرد بود و در فصاحت و بلاغت گویا از زبان امیر المومنین (ع) صحبت می کرد .( شیخ صدوق ،‏تنقیح المقال ، ج 3 ؟، ص 79 ) وی در مقامی بود که توانایی حفظ اسرار امامت را داشت بطوریکه حسین (ع) هنگام شدت بیماری حضرت زین العابدین (ع) مطالبی را به وی فرمود و آن بانو دارای منزلت نیابت امامت گردید .

سخنان زینب (س) پس از شهادت سالار شهیدان و خطبه های آن حضرت در بازار کوفه و دربارگاه ابن زید و دربار یزید در شام چنان قوی و تکان دهنده بود که همگان را به حیرت واداشت و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد.

هنگامی که حضرت علی بن الحسین را به همراه زنان از کربلا به کوفه آوردند ، زنان کوفی با دیدن آنان به شدت می گریستند و گریبان چاک می کرند و مردان نیز با آنان گریه می کردند. زین العابدین (ع) که در آن زمان بیمار بود به صدای بلند فرمود : اینان برما می گریند پس چه کسی جز اینها ما را کشت؟ در این وقت زینب (س) با اشاره ای مردم را ساکت کرد . با همان اشاره نفس ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد ،آنگاه زینب (س) چنین گفت: سپاس و ستایش خاص خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و برگزیده اش . و سپاس ای مردمان کوفه ! ای مردمان دغل پیشه و فریبکار و بی حمیت و حیله گر ! اشکانتان خشک نشود و ناله هایتان پایان نپذیر! براستی حکایت شما حکایت زنی است که رشته های خود را محکم بافته بود و پس باز می کرد، شما سوگند تان را دستاویز فساد قرار دادید! شما چه دارید جز لاف زدن و دشمنی و دروغ ! و همچون کنیزان چاپلوس و دشمنان سخن چین ! یا هماند سبزه وگیاهی که برفراز سرگین روید و یا همچون نقره ای که روی قبر را بدان اندود کرده باشند که ظاهری زیبا وفریبنده و باطنی بد بو گندیده دارد . براستی که بد توشه ای برای خود فرستادید که خشم خدا برشماست و در عذاب جاویدان هستید ! آری بگرید که به خدا سوگند شایسته گریستن هستنید، بسیار هم بگریید واندک بخندید که ننگ آن گریبان گیر شما شد و بال آن شما را در برگرفت و هرگز لکه این این ننگ را از امان خود نتوانید شست ! و چگونه پاک خواهید کرد لکه ننگ کشتن فرزندان خاتم پیامبران و معدن رسالت و آقای جوانان بهشت را ! همان که در جنگ سنگر شماست و در پناه حزب و دسته شماست و در هنگام صلح سبب آرامش دلتان و مرهم زخمتان و در جنگ ها مرجع شما و بیانگر دلیل های روشن و چراغ هدایت شما بود !

براستی چقدر بد است آنچه برای خود پیش فرستادید و چقدر بد است بار گناهی را که برای روز جزا بر دوش خود نهادید !
نابودی و سر نگونی بر شما باد ! کوشش تان به نومیدی انجامید و دستهایتان بریده شد و سوداگری شما زیان داد و به خشم خدا باز گشتید و خواری بیچارگی را برای خود مسلم و قطعی کردید! وای بر شما ! هیچ میدانید چه جگری از رسول خدا پاره کردید ؟ وچه پیمان محکمی را بستید ؟ و چه پردگیانی را از او از پرده بیرون افکندید؟ وچه حرمتی را از او هتک کردید؟ وچه خونی را از او ریختید؟ کار بسیار و بزرگی انجام دادید که نزدیک است آسمانها از هول این کار از شکافد و زمین متلاشی شود و کوهها از هم بپاشد!
مصیبتی بس دشوار و بزرگ بد وکج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته و در عظمت به اندازه آسمان خون ببارد و براستی که عذاب آخرت خوار کننده تر خواهد بود و یاری نخواهید داشت ! و این مهلت تاخیر در کیفر الهی شما را خیره نکند که خدای عزوجل در انتقام عجله نمی کند و ترسی از فوت و از دست رفتن انتقام ندارد حتما پروردگار در کمینگاه شماست .

آنگاه شروع به خواندن اشعاری در رسای حادثه کربلا نمود.

راوی می گوید به خدا سوگند آن روز مردم رت دیدم در حالی که سرگشته و حیران مشغول گریه وزاری بودند وانگشت پشیمانی و اندوه بر دندان گرفته و می گزیدند، پیر مردی در کنارم ایستاده بود او را دیدم که به شدت می گریست و می گفت : پدر و مادرم فدایتان شود ! که مهنسالان شما ، بهنرین کهنسالان و و جوانانتان بهترین جوانان ، زنانتان بهنرین زنان و نسل شما بهترین نسلهاست که نه خوار می شودید ونه شکست می پذیرد.

منبع: لهوف سید ابن طاووس

 نظر دهید »

ظلم ستیزی

01 آذر 1395 توسط سميرا پراژران

دوران حكومت علی (ع) سراسر مبارزه و جنگ با دشمنان عوام فریبی بود كه ناآگاهان جامعه و دنیاطلبان را آلت دست قرار می دادند تا بهتر و بیش‌تر بتوانند به هوس ها و دنیاطلبی های خود دست یابند. علی و اسلام،‌ دشمنان خطرناك و مكار و حیله‌گری چون معاویه را در برابر خود داشت؛ كه از همه چیز حتی مقدسات مردم برای پیشبرد اهداف شوم خود استفاده می‌كردند. دشمنان نادان و كج فهمی چون خوارج كه در پناه پوسته‌ای از دیانت با علی دشمنی می‌كردند و جمل سوارانی كه عایشه همسر پیامبر را سپر خود ساخته بودند و … و علی كه برای عدالت‌گستری و ظلم ستیزی حكومت را در دست گرفته بود، جز مبارزه‌ای سخت، طولانی و طاقت‌فرسا راهی در پیش خود نمی یافت.
زینب حوادث دردناك بعد از پیامبر را مشاهده می‌كرد، از آن عبرت می‌گرفت و درس می آموخت و بر بینش اجتماعی، سیاسی و تاریخی خود می افزود و افزون بر این از شجاعت، زهد، عبادت و فضیلت‌های بیشمار پدرش الهام می‌گرفت. او كه در مكتب چنین پدری درس آموخته بود، تمام آموخته‌های خود را در صحنه‌های بزرگی چون كربلا، كوفه، شام و… به نمایش گذارد، و با تدبیر و درایت، شجاعت و شهامت، صبر و استقامت و زهد و عبادت خود را ثابت كرد كه دختر پدری است كه تمامی عمر خود را در راه خدا و رضای او سپری كرده، با قدرت صبر پیشه ساخته، با شهامت عدالت گسترده، با شجاعت دشمن‌ستیزی كرده و بالاخره همه چیز را فدای محبوب خویش ساخته است.

منبع:http://gamenetyahoo.blogfa.com

 نظر دهید »

یا زینب أدرکنی

26 آبان 1395 توسط سميرا پراژران

 نظر دهید »

علم و بصیرت حضرت زینب

26 آبان 1395 توسط سميرا پراژران

حضرت زینب سلام الله علیها در خانواده ای رشد و پرورش می یابند که معادن و ابواب علم و دانش در آن جمع اند. تربیت در چنین محیطی ایشان را به آنجا می رساند که وقتی ابن عباس درصدد روایت خطبه فدک به نقل از دختر حضرت زهرا سلام الله علیها است می گوید: «حدیثتنا عقیلتنا…». عقیله در زبان عربی بر وزن فعیل است که هم صفت مشبهه است و هم صفت مبالغه، به واقع در فارسی باید آن را بسیار عاقل یا عاقلی که عقلانیت با او همیشه همراه است، معنی کرد. نکته قابل توجه آنکه ایشان در آن زمان دخترکی 5 ساله بودند! بخشی از ﻋﻠﻢ اﻳﺸﺎن همان ﻋﻠﻤﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺷﺎﮔﺮدی در ﻣﺤﻀﺮ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﺰرﮔﻮارﺷﺎن ﺑﻮده و ﺑﺨﺶ دﻳﮕﺮ آن ﻟﻄﻒ و ﻋﻨﺎﻳﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ به اﻓﺮادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻣﺴﯿﺮ ﺣﻖ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﯿﺮﻧﺪ.تحلیل ایشان از اوضاع جامعه در خلال خطبه هایی که در طول مسیر اسارت برای مردم و برخی سران کوفه و شام ایراد فرمودند، نشان از عمق بصیرت و آسیب شناسی دقیق حادثه عاشورا دارد.

«یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعه‌گرها، اى کسانى که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل‌بیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کورى نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابى هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالى که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده‌ى مقابله‌ى با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا»؛ مثل آن کسى شدید که پشم را می ریسد، تبدیل به نخ میکند، بعد نخها را دوباره باز میکند، تبدیل میکند به همان پشم یا پنبه‌ى نریسیده. با بى‌ بصیرتى، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده‌هاى خودتان را، گذشته‌ى خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعاى انقلابی گرى؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بى‌ مقاومت در مقابل بادهاى مخالف. این، آسیب‌شناسى است.

منبع:http://didban.ir/fa/news-details/9992/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8–%D8%B3-%D8%9B-%D8%A7%

 نظر دهید »

بانوی استقامت

08 آبان 1395 توسط سميرا پراژران


ایمان راسخ حضرت زینب علیهاالسلام
اولین و مهمترین خصلت آن بانو محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم نبیند. در مقابل ایمان و اعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب را برای او در راه رضای حق تحمل می‌کند و همه اینها را چون از سوی معبود است، زیبا می‌بیند. وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال می‌کند: «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» در جواب می‌فرماید: «چیزی جز زیبایی ندیدم.» زیرا که این حرکت در راستای حق و حقیقت و جاودانگی بود.

شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده است. بلکه جنگ و قیام برای خدا بوده است. آن گاه که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن پاره پاره برادر را در گودال قتلگاه مشاهده می‌کند با تضرع در پیشگاه خدا می‌گوید: «اللهم تقبل منا هذا القربان.»
این اوج معرفت و ایمان است و عظمت روح را می‌رساند که چون در راه خداست، تحمل آن آسان است

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عاشقان ولایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس